خا نه دوست آخرین مطالب
احمدی نژادی بودن از وبلاک {{تاملات}} نوشته مجید بذرافکن تمام مقصد ما احمدی نژادی بودن ماست! «احمدینژادی صفتی بود که نشان میداد ما به هیچ یک از معیارها و ملاکهای چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا پایبند نیستیم. احمدینژادی لقبی بود که ما را از دیگر افراد جریان اصولگرایی جدا میکرد. احمدینژادی یعنی اینکه تنها یک نفر میتواند انقلاب را از خطر سقوط و انحراف نجات دهد. احمدینژادی یعنی اینکه همه آدمها حتی اصولگراها برای نابودی احمدینژاد برنامه دارند و ما باید در برابر همه آنها بایستیم.» شخصی به نام محمود احمدی نژاد از اهالی گرمسار سمنان ساکن تهران استاد دانشگاه علم و صنعت عضو بهمان گروه سیاسی، استاندار اردبیل در زمان هاشمی رفسنجانی و شهردار کلان شهر تهران رئیس جمهور شد. آیا احمدی نژاد یعنی این؟ همان طور که گفته اید احمدی نژاد یک شخصیت حقیقی صرف ندارد و گونه ای از تفکر و مکتب بود که با زحمت بسیار مومنین گمنام از میان مدعیان اصولگرایی از سوی مردم در رقابت با هاشمی رفسنجانی و مصطفی معین و مهدی کروبی وارد نهاد ریاست جمهوری شد. آقای حسینی آن چه که به عنوان احمدی نژادی گفته اید درست است ولی حق مطلب را ادا نکرده اید. احمدی نژادی یعنی کسی که می تواند اصولگرایی ضد فتنه را از اصولگرایی غیرولایی تشخیص دهد. احمدی نژادی یعنی کسی که حاضر است به اشد وجه بر آرمان های انقلابی و اسلامی بایستد و به زخارف من درآوردی لیبرالیستی و مردم فریبانه تن ندهد. احمدی نژادی یعنی کسانی که با پول شخصی حاضرند، برای کاندیدایی که مهر انقلاب خورده است هزینه کنند. احمدی نژادی ها کسانی هستند که صرفا به صالح رای می دهند و اصلح مقبول را برای سقیفه رها می کنند. آری احمدی نژادی یعنی حتی یک نفر هم می تواند در امتثال امر مولایش آن قدر سخت و صعب باشد که نفرت دوستان و یاران دیروزش را هم برانگیزد. آری احمدی نژادی یعنی حتی یک نفر هم می تواند کار انقلاب را به دوش بکشد و در داخل و خارج نام و آوازه امام خمینی ره را زنده کند. بله جناب آهستان! احمدی نژادی ها کسانی بودند که مدعیان کارشناسی تورم هفتاددرصدی، مدعیان کارشناسی مقبول بودن قالیباف، مدعیان کارشناسی عدم صلاحیت کامران دانشجو را خیلی زود شناختند. احمدی نژادی ها زود فهمیدند بلند کردن اسم و گفتمان انقلاب بسیار مهمتر از عملکردهای تازه بنیاد احمدی نژاد است. احمدی نژادی ها کسانی هستند که اصولگرایی و اصلاح طلبی را بازی بازیگران سیاسی می دانند و اعتقاد دارند وقتی رئیس جمهور هنوز وارد نهاد ریاست جمهوری نشده است، زبان افزایی ها و مشورت های عاقل اندر سفیه و انتقاد نسبت به عملکردها ناکرده یا از سر جهل است یا از سر حسادت و یا از سر حماقت. احمدی نژادی ها زود ائتلاف «نه احمدی نژاد» را مساوی ائتلاف قاعدین و فتنه گران شناخته بودند. احمدی نژادی ها خوب فهمیدند عالمان بی عمل کارشناس نیستند وقتی حتی به طلای بودن احمدی نژاد هم اعتراف نمی کنند. احمدی نژادی ها خیلی زود ترسوهای مدعی انقلابی گری را شناختند که بی عرضگی خود را در پشت انتقاد نسبت به احمدی نژادی بودن پنهان می کردند و سخنرانی احمدی نژاد در میدان ولی عصر را معادل خیانت های باندهاشمی و موسوی قرار می دهند. احمدی نژادی ها زود فهمیدند دفاع از خط انقلاب یعنی تحمل تهمت ها و افتراها و هتک ها و همزمان صبر بر اشتباهات و خطاهای خودی ها. احمدی نژادی ها زود فهمیدند احمدی نژادی بودن یعنی صبر بر عوض شدن بچه گانه متکی در سنگال، یک بهانه است تا سیاست خارجی مکتبی خمینی را هتک کنند. احمدی نژادی ها زود فهمیدند باید تغییرات مدیریتی مبتنی بر ملاک مشایی چی بودن را تلخ نوشید و صرفاً روترش کرد، تا اصل عدم امنیت مدیران کم کار و پرمدعا فراموش نشود. احمدی نژادی ها از قبل می دانستند وقتی با سخنان هر کس صفا کنند یعنی گل به خودی زده است، لذا حتی شعار الله اکبر پشت بام ها که هیچ سینه زدن و دعای کمیل و زیارت عاشورا برگزار کردن هم آنها را به اشتباه نمی اندازد. بحمدالله فتنه هشتاد و هشت ثابت کرد که احمدی نژادی ها اشتباه نکرده بودند که برخی نمایندگان مجلس و جماعت اصولگراسُرا را حلوا حلوا نکرده و اتفاقاً در وقت مقتضی آنها را از حیز انتفاع خارج کرده بودند. احمدی نژادی ها کسانی بودند که برخی اصولگرایان فرصت طلب را که از برکت خدمات مخلصانه شهرداری به مجلس راه یافته بودند ولی مدعی سروری و آقایی بودند، زود شناختند. احمدی نژادی ها کسانی بودند که موج انقلابی گری و اسلام خواهی در کشور را ناشی از ایمان احمدی نژاد به مولفه های مطروحه از جانب آقا می دانستند. اتفاقا احمدی نژادی ها خوب یادشان بود که در دوره خاتمی وضعیت برخی علما نسبت به خیانت ها و جنایت های مبرهن دوم خرداد نسبت به اسلام چگونه بود. همان هایی که در فتنه هم بار سکوت و یا اظهارنظرهای بی خاصیت شان در روشن کردن حق و باطل سند حقانیت، معرفت احمدی نژادی ها شد. احمدی نژادی ها کسانی بودند که از ابتدا فهمیدند برخی اشتباهاتی که ناخواسته در کشور رخ می دهد، در قبال چارمیخ کردن گفتمان انقلاب اسلامی در کشور قابل مقایسه نیست. احمدی نژادی ها بابصیرت هایی بودند که خوب فهمیدند وقتی حزب اعتمادملی با شعار بازگشت به اندیشه های امام می آید و میرحسین موسوی نخست وزیر امام می خواهد وارد رقابت با خط امام ناب شود یعنی حزب الله با مباشرت احمدی نژاد و با هدایت مقام معظم رهبری مسیر حرکت انقلاب را به مسیر اصلی بازگردانده است. « به نظر من اشتباه اینها کمتر از احمدینژادیهای واقعی نیست. چرا که به جای آسیب شناسی و تاکید بر محاسن و انتقاد از اشتباهات و اصلاح اشتباهات، صورت مساله را پاک میکنند. منظورم این نیست که مساله فرعی را اصلی کنند، منظورم این است که لااقل خودشان و دیگران را فریب ندهند!» + آقای آهستان! خودگویی و خود خندی خود مرد هنرمندی! همان طور که قبلا اشتباه کرده اید الان هم اشتباه می کنید. احمدی نژادی ها هیچ وقت به احمدی نژاد چک سفید امضا ندادند. احمدی نژادی ها هیچ وقت احمدی نژاد را بدون آقا تصور نکردند. احمدی نژادی ها از اول شعار عبور از احمدی نژاد را سر می دادند.+ احمدی نژادی ها کسانی هستند که تا حاکمیت کامل ولی عصر (عج) را به چشم نبینند به هیچ کس و به هیچ چیز راضی نمی شوند. احمدی نژادی ها از اول هم برای عبور از احمدی نژاد شعار می دادند. بله برادر حسینی! متاسفانه شیطان هرکس را از آن چه درست است و درست می پندارد فریب می دهد. احمدی نژاد فقط نظرات مقام معظم رهبری را در اولویت اجرا می داند ولی این نباید باعث بی حرمتی نسبت به علما بشود. احمدی نژاد رئیس جمهور هفتاد میلیون آدم است و باید همه طیف ها را به اسلام دعوت کند ولی نباید در این دعوت نسبت به دوستان بی اعتنا و کم لطف باشد. احمدی نژاد باید برای ایجاد مقدمات ظهور دست به کار شود ولی نباید جهش کند و بخواهد سرعتش را از سرعت مدیر کشور و انقلاب بیشتر بکند. احمدی نژادی بودن ممکن است حتی با وجود شخصیت غیرقابل تحملی مانند مشایی احمدی نژادی است تا مادامی که نوکری مردم یک ارزش است. احمدی نژادی بودن ممکن است حتی اگر احمدی نژاد خودش را آینه مشایی بداند ولی در کرسی سازمان ملل، آمریکا و اسرائیل را به محاکمه بکشد. احمدی نژادی بودن هنوز هم ممکن است حتی اگر رحیمی و بقایی اطراف احمدی نژاد باشند ولی مدعیان زشت روی ولایت مداری چون لاریجانی و توکلی و باهنر را به قدرت راه ندهد. احمدی نژادی ها از اول اصلی و فرعی کرده اند و می کنند. احمدی نژادی ها برای آنکه از احمدی نژاد عبور کنند و آن را به یک احمدی نژادی تر بدهند و از دست امثال مشایی و لاریجانی و هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان آمریکایی و اسرائیلی در امان بماند مانند شما توبه نامه نمی نویسند به حقانیت راه خویش تردید نمی کنند. احمدی نژادی ها کسی را فریب نمی دهند، اگر از یک امر غیر مهم در دولت انتقاد نمی کنند اما آن را تطهیر هم نمی کنند. احمدی نژادی ها دوستی مردم با اسرائیل را یک حماقت می دانستند ولی دوستی با دشمنانِ دشمن اسرائیل را نیز ننگ می دانند. برادر آهستان، احمدی نژادی بودن یک راه است یک زیست است یک مکتب است. تمام مقصد ما مکتب ماست. احمدی نژاد ممکن است دیگر احمدی نژادی نباشد ولی شما در مسیری که به درستی انتخاب کرده اید شک نکنید! برادر آهستان! احمدی نژادی بمان! موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |